شعر در مورد جذابیت ، شعر و متن در وصف زیبایی چهره و خوشتیپی و خوشگلی

شعر در مورد جذابیت

شعر در مورد جذابیت ، شعر و متن در وصف زیبایی چهره و خوشتیپی و خوشگلی
شعر در مورد جذابیت ، شعر و متن در وصف زیبایی چهره و خوشتیپی و خوشگلی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد جذابیت

من یک دخترم…
مرا پریشانی موهایت نه…
ته ریشهای خسته ات
دیوانه میکند
⇔⇔⇔⇔

شعر درباره جذابیت

من از جذابیت بی مانند
چشمهایی بازمی گردم
که در افسون رنگها
گرانبهاتر ین لبخند را
به ارمغان می آورد

شعر کوتاه در مورد جذابیت

پدر نردبان رسیدن به افق ها است
پدر حضور نور در آینه من
پدر جذابیت خنده در دشواری ها است
پدر تاج محل رویاهای من
⇔⇔⇔⇔

شعری در مورد جذابیت

من به بعضی چهره‌ها چون زود عادت می‌کنم
 پیش‌شان سر بر نمی‌آرم، رعایت می‌کنم
هم‌چنان که برگ خشکیده نماند بر درخت
مایه‌ی رنج تو باشم رفع زحمت می‌کنم
این دهانِ باز و چشم بی‌تحرّک را ببخش
آن‌ قدر جذّابیت داری که حیرت می‌کنم
کم اگر با دوستانم می‌نشینم جرم توست
هر کسی را دوست دارم در تو رؤیت می‌کنم
فکر کردی چیست موزون می‌کند شعر مرا؟
در قدم برداشتن‌های تو دقت می‌کنم
یک سلامم را اگر پاسخ بگویی می‌روم
لذتش را با تمام شهر قسمت می‌کنم
ترک افیونی شبیه تو اگر چه مشکل است
روی دوش دیگران یک روز ترکت می‌کنم
توی دنیا هم نشد برزخ که پیدا کردمت
می نیشینم تا قیامت با تو صحبت می کنم
⇔⇔⇔⇔

شعری درباره جذابیت

شب در عجب از تیرگی ه چشم سیاهت
جذب تو و جذابیت و جاذبه ات شد
این دل که مسیح نفسش بسته به آهت
دلداده و دلبر دل من دل به تو داده

شعر کوتاهی در مورد جذابیت

من آن سکوتم
که در جواب معمای نگاه سبز تو عشق را… نه!
شهوت را… نه! جذابیت را حجا میکند
و تو سبزینهء رنگین کمان را
به من معرفی میکنی
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد جذابیت

لبخند بزن
به همه گل‌های زیبای عالم
که از زمینی سخت می‌رویند
و جهانت را، زیبا می سازند.
لبخند بزن …
⇔⇔⇔⇔

شعر درباره جذابیت

زیبایی می تواند
بی رحم باشد
درست شبیه چال ظریف
گونه ی چپ تو
وقتی عمیق می خندی

شعر کوتاه در مورد جذابیت

من و پر کردن تنهاییم با سایه خویش
من و قلب صاف و بی آلایش ولی ریش
من کمبود صدای خنده بچه گانت
من و دیدن جذابیت گرگها در ظاهر میش
من و طعم چای و سیگار و دیازپام ده
من و کمبود بودن تو و خوردن سم تا ته
⇔⇔⇔⇔

شعری در مورد جذابیت

تا که جذابیت دانه ی اناری هست
تا برای بوسه ای موطنی و خالی هست
تا بر پردیس قالی خلوتی و حالی هست
تا به تسبیح نیاز چشم بیداری هست
درد را خوشبخت می بایست گریست
تا در قرن انقراض زمزمه ی ساری هست
تا برای جویبار صخره ی غمخواری هست
تا گالری هنر بر پولک ماری هست
⇔⇔⇔⇔

شعری درباره جذابیت

به جز زیبائی ات
چیزهای زیادی هستند
که باید انتقال بدهی
وراثت را از لبخندت شروع کن
از شکل لب‌هایت
به وقت بستن زخمم…

شعر کوتاهی در مورد جذابیت

گفته بودم
زیباتر از تمام ستارگانی هستی
که سینمای جهان کشف کرده است
حالا هزار سال نوری
دور شده‌ای از من
و هزار بار زیباتر
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد جذابیت

خورشید هم تمام می شود روزی
مثل ستاره های شب که می میرند
باید به آسمان ِ دیگری کوچید
تنها سیاه چاله ها زمین گیرند
جذابیت ندارد این زمین گیری
ماهی که دور می شد از زمین می گفت
مردی تمامی ِ پلنگی اش را باخت
چون از نبود ِ ماه ِ خود نمی آشفت
⇔⇔⇔⇔

شعر درباره جذابیت

برمودا
پیش از آنکه
نیمی از،
جذابیت چشمهای تو را
بدزدد
تنها
یک
مثلث ساده بود!

شعر کوتاه در مورد جذابیت

زیبایی تو به داشتنت نیست ،
باله رقصیدنت را تماشا کردن است
آن هم از دور ، مخفیانه
و جذابیت من به اخم کردن
و بی تفاوت از کنارت رد شدن است…
از نزدیک ، در ظاهر!

نظرات

پست‌های پرطرفدار